موشک نشان دهنده قانون عمل و عکسالعمل است.
مقدار انرژی که در یک جهت بیرون میآید، موشک را در جهت مخالف به جلو میراند.
منحرف نشوید. خداوند را نباید به مسخره گرفت. زیرا آدمی هر آنچه که بکارد، همان را برداشت خواهد کرد.
خطاب به غلاطیان (Galatians) 6:7
ترجمه دنیای جدید (New World) از کتاب مقدس. برای بررسی علمی و فلسفی این قانون، مقاله کارما یوگا: فلسفه، تأثیرات و تحلیل علمی را مطالعه کنید.

"انسان را میتوان به گیاه تشبیه کرد. او مثل گیاه رشد میکند و شکوفا میشود و در پایان میمیرد، اما نه بهطور کامل. برای آشنایی با روشهای عملی رهایی از کارمای منفی، مقاله پاکسازی کارما را بخوانید. گیاه رشد میکند، میشکفد و میمیرد، اما پس از خود دانهها و بذرهایش بهجا مانده، گیاه تازهای را بهوجود میآورد. انسان هنگام مرگ کارهای خود را به جا میگذارد، اعمال نیک و بد زندگی خود را. جسم ممکن است بمیرد و تجزیه شود، اما تأثیر اعمال فرد نمیمیرد. انسان باید دیگر بار زنده شود تا ثمره اعمال خود را بچشد."- سوامی شیواناندا
هر چه بکارید همان را درو میکنید.
آنکه نیکوئی بکارد، نیکوئی برداشت میکند.
آنکه بدی بکارد، بدی برداشت میکند.
دانهای کاشته شده و بهخوبی رشد کرده.
باشد که تو از میوه آن لذت ببری.
- سوامیوتتا نیکایا (Swamyutta Nikaya)
اگر چیز جدیدی نباشد مگر آنچه که از قبل بوده،
چگونه مغز ما که باعث اختراعات جدید میشود،
میتوانست تولد دوباره
و اشتباهات تجربه قبلی
را تحمل کند.
- ویلیام شکسپیر
سونات (Sonnet) 59
کـــارما
کلمه کارما که از ریشه سانسکریت "کری" (Kri) گرفته شده است بیانگر فعالیت یا عمل چه جسمی چه ذهنی (از جمله فکر میباشد. کارما مجموع کارهای ماست، هم در زندگی کنونی هم در زندگیهای پیشین. کارما فقط به معنی خود عمل نمیباشد، بلکه نتیجه عمل را نیز دربر میگیرد. نتایج اعمال ما از خود اعمال واقعاً منفک و جدا نیستند، بلکه جزیی از آنها میباشند.
هر کجا عامل و علتی وجود داشته باشد. معلول و تاثیری هم باید ایجاد شود. بذر علت درخت است و درخت معلول بذر. درخت خود بذر تولید میکند و بدین ترتیب علت بذر میشود. علت در معلول و معلول در علت یافت میشود. علت به معلول شبیه است. این جریان زنجیره جهانی علت و معلول است. زنجیرهای که انتها ندارد.
در این عالم چیزی به نام شانس یا اتفاق وجود ندارد. اگر ذهن محدود شما نمیتواند علت یک واقعه را پیدا کند، این بدان معنی نیست که این واقعه اتفاقی روی داده است.
همه چیز در طبیعت از این قانون علت و معلول پیروی میکند. قوانینی چون جاذبه، یکپارچگی، چسبندگی، کشش و رانش، علاقه و عدم علاقه، قوانین نسبیت، استمرار و پیوستگی و تداعی ذهنی، کاملا هماهنگ با قانون علت و معلول عمل میکنند. از ارتعاش یک الکترون گرفته تا گردش یک سیاره و از افتادن میوه انبه به زمین تا میل شدید یک یوگی، حرکت یک درنده تا حرکت امواج رادیویی در اتر ظریف، از انتقال پیامهای تلگرافی تا ارتباط تلپاتیک یک یوگی در دنیای افکار و اندیشهها، همه و همه اینها معلول نیروهای نامرئیای است که با قانون علت و معلول عمل میکنند. هیچ واقعهای بدون داشتن علت مثبت و مشخص روی نمیدهد. رخداد جنگ، برخاستن یک ستاره دنبالهدار، وقوع یک زلزله یا آتشفشان، بیماریهای واگیردار، رعد و برق، سیل، بیماری در بدن، شانس و بدشانسی همه دارای علل مشخصی هستند. قانون علت و معلول که شامل قوانین دیگری چون عمل و عکسالعمل، قانون جایگزینی، قانون جزا و مجازات است، همگی تحت یک سرفصل کلی قرار میگیرند: قانون کارما.
قانون عمل و عکسالعمل
اگر عملی روی دهد، حتما عکسالعمل آن هم باید روی دهد. نیروی عکسالعمل با نیروی عمل مساوی است و هر دو از یک جنس هستند. هر فکری، علاقهای و یا تخیلی موجب عکسالعمل میشود. نیکی پاداش خاص خود را دارد و بدی مجازات خود را، این قانون عکسالعمل است. خداوند نه فرد بد را تنبیه و مجازات میکند و نه به افراد نیکوکار پاداش میدهد. بلکه این اعمال خود آنان است که پاداش یا مجازات بهدنبال دارد. هیچکس را نباید مورد سرزنش قرار داد. این قانون با دقت دائم و علمی در تمامی موارد اعمال میشود. قانون عمل و عکسالعمل هم در طبقات فیزیکی و هم در طبقات ذهنی عمل میکند.

قانون جایگزینی
این قانون در همه جای طبیعت وجود دارد. دانه میشکفد و درختی عظیم از آن رشد میکند. زغال میسوزد و از بین میرود اما در عوض گرما به وجود میآید. قانون جایگزینی ایجاد تعادل میکند و در طبیعت صلح و آرامش، تعادل و هماهنگی ایجاد میکند. هیچکس نمیتواند از این قانون سخت و جبری نافرمانی کند. اگر شما عملی منفی انجام دهید، برای جبران، میوهای بد برداشت خواهید کرد.
اگر زندگی یک شخص را به عنوان واقعهای منفرد در نظر بگیرید که با تولد کالبد فیزیکی آغاز میشود و با مرگ آن پایان میپذیرد، نمیتوانید برای مسایل زندگی هیچ توضیحی مناسب یا هیچ راه حلی بیابید. در هر حال زندگی کنونی شما در مقایسه با زندگی روحی و معنوی شما هیچ چیز نیست. این زندگی گذرا و تنها یک تکه از کلمه زندگی است. هرگاه بخواهید علت یا تقدم چیزی را پیدا کنید، باید عمیقا به مسایل زندگی معنوی جاودانه بپردازید. قانون جایگزینی، کل زندگی معنوی را در بر میگیرد. زندگی با تجزیه کالبد فیزیکی پایان نمیپذیرد. تناسخی هم وجود دارد. همچنین زندگیهای پیشین بسیار وجود داشته است. شما باید نسبت به زندگی روح خود بازترین نگرش را در نظر بگیرید. آنگاه اصل مطلب برایتان مشخص میشود. برای همه مسایل پیچیده و بغرنج زندگی راه حلی عالی و رضایتبخش پیدا میکنید. آنگاه دیگر برای گله کردن و عزاداری یا سوء تفاهم جایی وجود نخواهد داشت.
قانون جزا و مجازات
بر اساس این قانون، هر عمل نادرستی جزای خود را به دنبال دارد. قوانین علت و معلول، عمل و عکسالعمل جایگزینی و مجازات همه و همه اعمال میشوند. کسی که به دیگری آسیب میرساند اول به خود آسیب میرساند. کسی که سر دیگری را کلاه میگذارد اول سر خود را کلاه گذاشته است.
به خاطر داشته باشید که خداوند نه مغرض است نه ظالم. خداوند مسئول ثروت یا فقر کسی نمیباشد. شما نتیجه اعمال خود را دریافت میکنید. در این دنیا هیچ چیز در هم و برهم و بوالهوسانه نیست. وقایع به طور اتفاقی و شانسی و بدون ترتیب و نظم مشخص روی نمیدهند، بلکه میان آنها یک توالی منظم وجود دارد و با نظمی خاص به دنبال هم روی میدهند. بین آنچه شما انجام میدهید و آنچه در آینده روی میدهد یک ارتباط مشخص و خاص وجود دارد.
همیشه دانههایی بکارید که به شما میوههایی شیرین و گوارا بدهند، دانههایی که سعادت این دنیا و پس از آن را برای شما به بار بیاورند.
کارما چگونه شکل گرفته است؟
هر انسان ذاتا سه بعدی است و از سه بعد ایچها (Ichha)، جنانا (Jnana) و کریا (Kriya) تشکیل شده است. ایچها علایق و احساسات فرد است. جنانا دانش فرد است. کریا اراده و عزم فرد است. این سه بعد کارمای فرد را میسازند. فرد چیزهایی چون صندلی، درخت و ... را میشناسد. احساس شادی و غم میکند. اراده میکند فلان کار را انجام دهد یا فلان کار را نکند.
در پس هر عملی علایق و افکار فرد وجود دارد. علاقه به یک شیء موجود، در ذهن رشد میکند، آنگاه فکر میکنید چطور آن را به دست بیاورید، سپس برای تصاحب آن اقدام میکنید. علاقه، فکر و عمل همیشه همراه هم هستند. این سه رشتههایی است که در طناب کارما به هم پیچیده شده و به هم پیوستهاند.
علاقه تولید کارما میکند. شما برای کسب آنچه دوست دارید سعی و اقدام میکنید. کارما ثمرات خود را به شکل درد یا شادی ظاهر میسازد. شما برای برداشت این ثمرات باید بارها متولد شوید. این قانون کارما است.

سرنوشت آدمی چگونه شکل میگیرد؟
کارمای واقعی تفکر کردن است. تفکر عینیت مییابد و به عمل تبدیل میشود. اگر به ذهنتان اجازه دهید به افکار آموزنده بپردازد شخصیتی اصیل مییابید. اگر افکار منفی را در سر بپرورانید شخصیتی پست و فرومایه پیدا میکنید. بنابراین با پرورش افکار والا شخصیت خود را شکل میدهید.
شما عملی را میکارید و عادتی را برداشت میکنید، عادتی را میکارید و شخصیتی را برداشت میکنید. شخصیتی را میکارید و سرنوشت برداشت میکنید. بنابراین سرنوشت ساخته و پرداخته خود شماست. میتوانید با انجام اعمال نیک و تغییر نحوه تفکر خود، آن را باطل و بیاثر کنید و تغییر دهید. مردمان بزرگ این خواسته را با تولدهای متعدد جامه عمل میپوشانند. پتانسیلهای افکار و اعمال آنها جمع میشود و در یک تولد، فرد روحانی بزرگی چون بودا، عیسی مسیح و شانکارا(Shankara) پا به عرصه وجود میگذارند. هیچ عملی بیهوده نیست. صبر و تلاش خستگیناپذیر لازم است. شما باید مراقب تک تک افکار، سخنان و اعمال خود باشید.
اراده انسان همواره آزاد بوده و خواهد بود. اما خودخواهی این آزادی را تضعیف کرده است. آدمی میتواند باخلاصی از علایق پست، پسندها و ناپسندها اراده خود را تصفیه کرده و آن را قوی و فعال سازد.
کارما سه حالت دارد
سانچیتا (Sanchita): همه کارهای جمع شده گذشته. بخشی از این نوع کارما در شخصیت فرد، تمایلات و تواناییها، قابلیتها، گرایشها و علایق وی دیده میشود.
پرارابدها (Prarabdha): کارهای به نتیجه رسیده (میوه بذرهای کاشته شده). بخشی از کارمای گذشته که مسئول جسم کنونی ماست. این کارما آماده برداشت است. نمیتوان از آن دوری کرد یا آن را تغییر داد. کارما تنها بر اثر تجزیه شدن، تحلیل میرود. شما قرضهای گذشته خود را میپردازید.
آگامی (Agami): کارهای کنونی. کارمایی که در حال حاضر برای آینده انجام میشود. این نوع کارما را کریامانا (Kriyamana) یا وارتامانا (Vartamana) هم مینامند.
در ادبیات ودانتا تشبیه زیبائی در این باره وجود دارد:
کمانگیری، تیردانی مملو از تیر دارد. این تیرهای داخل تیردان، کارمای سانچیتا هستند.
کمانگیر تیری را پرتاب میکند. تیر دیگر از دست او خارج شده است و نمیتواند آن را پس بگیرد. تیر پرتاب شده پرارابدهاست. او میخواهد تیر دیگری بیندازد، این تیر که هنوز پرتاب نشده آگامی است.
روش دیگری برای فهم کارما، استفاده از تشبیه موجودی غذا و غلات است.
سانتچیتا ذخیره غلات جمع شده هست.
پرارابدها غلاتی است که در حال پختن در ظرف است.
آگامی غلاتی است که به عنوان محصول بعدی کاشته میشود.
فرد ممکن است بر سانچیتا و آگامی کنترل کامل داشته باشد اما باید بر پرارابدهای خود کار کند. فرد حتی به واسطه ایشوارا (Ishwara) یا خداوند نمیتواند از پرارابدها جلوگیری کند.
سرنوشت و تلاش فردی
قانون کارما تغییرناپذیر است، با این حال فرصت و جایی هم برای عنایت الهی وجود دارد. عنایت از طریق پشیمانی، پرهیزگاری و ایمان ایجاد میشود. ندامت قانون کارما را دستکاری نمیکند، تغییر نمیدهد، بلکه عملی است مثل سایر اعمال که ثمره خود را بر جا میگذارد. فرد نمیتواند آنجه را که باید برداشت کند به تنهایی تغییر دهد، اساساً با تلاش فردی میتواند تکرار آن را مسلماً کنترل کند.
تلاش فردی پوروشارتها (Purushartha) است. سرنوشت پرارابدهاست. پرارابدها فقط پوروشارتهایی است که در تولدهای گذشته انجام شده است. تلاشهای امروز فرد به سرنوشت آینده او تبدیل میشود. همانطور که زمان حال به گذشته تبدیل میشود و همانطور که آینده به زمان حال تبدیل میشود و همانطور که فقط زمان حال وجود دارد، همانطور هم فقط پوروشارتها وجود دارد. زمانی که خداوند هم از طریق آدمی کار میکند، این در واقع پوروشارتهاست.
ریزش باران و شرایط جوی تحت کنترل انسان نیست. با این حال کشاورزان زمین را شخم میزنند، آنها شخصاً تلاش میکنند، محصول ممکن است به خاطر کم آبی خوب از آب درنیاید با وجود این کشاورزان برای بهدست آوردن یک محصول خوب تمام تلاش خود را میکنند و دست از کار نمیکشند. به همین ترتیب تمرینهای یوگا هم تلاشی است برای خنثی کردن پرارابدهای منفی.
اگر پرارابدها نیرومند باشد، یوگا نیرومندتر از آن است. روح هر فرد مثل کشاورز است که یک قطعه زمین دارد. مساحت زمین، نوع خاک و شرایط جاری همه از قبل مشخص شدهاند. کشاورز آزاد است تا بر روی زمین خود زراعت کند، آن را کود داده و محصولی به دست آورد یا این که آن را چون یک تکه زمین بایر به حال خود رها کند. پرارابدها فقط به گذشته مربوط میشوند. آینده در دستان شماست. شما میتوانید سرنوشت خود را تغییر دهید. شما اختیار دارید تا هرطور میخواهید عمل کنید. خودتان را به قدرت تشخیص، شادی، بینش، طیب خاطر و روحی متهور و جسور تجهیز کنید، آیندهای درخشان پیش روی شما خواهد بود. بگذارید گذشتهها مدفون شوند. امید خود را از دست ندهید. شما میتوانید تاثیر عوامل منفی و نیروهای مخالف و سیاه را که ممکن است بر علیه شما اقدام کنند خنثی کنید. شما میتوانید سرنوشت را باطل کنید. سرنوشت مخلوق خود شماست. شما سرنوشت خود را با افکار و اعمال خود خلق میکنید. نگویید: "کارمای من این سرنوشت را برایم رقم زده است."
خودتان اقدام کنید. پوروشارتها را انجام دهید. تاپاس (پرهیزگاری) کنید. تمرکز کنید، خود را تصفیه کنید. مراقبه کنید. تقدیرگرا (جبرگرا) نشوید. تسلیم رخوت و سستی نشوید. مثل یک بره بعبع نکنید. مثل یک شیر ودانتا نعره بزنید: اُم، اُم. به خاطر داشته باشید که شما صاحب و ارباب سرنوشت خود هستید.
سؤالات:
1- انواع کارما کدامند؟
2- کارما را در ارتباط با چهار بهومیکای (Bhomika) آخر توضیح دهید.
3- نظریه تناسخ ارواح را توضیح دهید.
4- تفاوت میان نظریه کارما و سرنوشتگرایی (جبرگرایی) چیست؟
تنـــاسخ ارواح
از جمـادی مردم و نــــامی شدم وزنـما مردم به حیوان ســرزدم
مردم از حیــوانی و آدمـــی شدم پس چهترسم؟کی زمردن کمشدم؟
بــار دیگـــر بمیــرم از بشـــر تـــا برآرم از ملایک بــال و پر
وز ملایک بـــایدم جستن زنـــو کل شــی مـــالک الا وجهـــه
بار دیـگــر از ملـک پــران شوم آنچه اندر وهم نـــاید آن شـوم
پس عدم گردم، عدم چون ارغنون گویـــدم انــاالیه راجعــــون
- مولانا شیخ جلالالدین رومی
شیخ جلالالدین رومی شاعر و عارف بزرگ، در عبارات فوق شالوده نظریه تناسخ را به زیبایی تشریح میکند. همه ادیان بزرگ به ما میگویند که هدف از زندگی، شناختن خداوند یا شناخت خود است. اما فقط در طول یک زندگی نمیتوان به این هدف عظیم دست یافت. برای رسیدن به هدف تحول معنوی و گذر از قلمرو ماده، گیاه، حیوان و سرانجام انسان شدن، تولدهای مجدد متعددی نیاز است. فقط در این مرحله است که رهایی از چرخه تولد و مرگ و تناسخ ممکن میباشد.

بدن، وسیلهای برای حمل روح
اتحاد روح با کالبدی مشخص "تولد" و جدا شدن روح از این کالبد "مرگ" نامیده میشود. روح وقتی نیام فیزیکی خود را ترک میکند براساس اعمال خود به کالبد دیگری همچون انسان، حیوان و یا حتی گیاه مهاجرت میکند.
روند این مهاجرت ادامه پیدا میکند-ما نمیتوانیم بگوییم پس از گذر از چند زندگی- تا آنجا که روح پس از پاک شدن از همه آلودگیها و کسب دانش کامل و واقعی در مورد ذات جاودان خود، به موکشا(Moksha) یا رهایی نهایی میرسد و لذت سعادت جاودان را میچشد.
مدارکی دال بر تولد مجدد
عاشق شدن در نگاه اول احساسی است از یک زندگی گذشته، این دو روح قبلاً به یکدیگر عشق میورزیدهاند. آنها این موضوع را بهخاطر دارند و حس میکنند، گویی قبلاً همدیگر را دیدهاند. این نوع عشق فقط یک جاذبه جنسی نیست و به ندرت شکست میخورد. بودا برای همسرش از محبتهایی صحبت کرده بود که همسرش در زندگی قبلی به بودا کرده بود، او همچنین از زندگیهای قبلی افراد دیگر هم جزئیاتی بیان کرده بود.
آدمی را میتوان به گیاهی تشبیه کرد که رشد میکند، شکوفا میشود و میمیرد اما نه به طور کامل. این گیاه دانههای خود را برجا میگذارد و این دانهها به نوبه خود گیاه دیگری را به وجود میآورند. هر آدمی با اعمال نیک و بد در زندگی کارمای خود را ایجاد میکند. کالبد فیزیکی ممکن است بمیرد و تجزیه شود، اما تاثیرات ظریف نمیمیرند. تکتک ما باید دوباره متولد شویم تا از ثمرات این اعمال یا لذت ببریم یا به خاطر آنها زجر بکشیم و بدهی خود را بپردازیم.
هر کودکی با تمایلات و امیال مشخصی متولد میشود که به واسطه اعمال آگاهانه قبلی شکل گرفتهاند. کودکان نابغه کسانی هستند که با یادگیری مطلبی از جمله موزیک یا ریاضیات در یک زندگی، در ذهن خود شیارهایی عمیق برجا میگذارند و این اثرات را با خود به زندگی بعدی میآورند. وراثت یا علم ژنتیک نمیتواند این همه نابرابری و اختلاف را توضیح دهد. خانواده افراد نابغه معمولا مردمانی معمولی هستند. برخی افراد در تولدهای متعدد تمایلات و تواناییهای مختلفی به دست میآورند و در یک زندگی سرانجام به فردی نابغه بدل میشوند. بودا در تولدهای متعدد تجربیات مختلفی کسب کرد و تنها در زندگی آخر خود به بودا (یا فرد روشنبین) تبدیل شد. همه فضایل را نمیتوان با یک بار تولد پرورش داد. بلکه باید با تکامل تدریجی آنها را به وجود آورد. وجود قدیسین و استادان، نشانگر وجود تولدی دیگر میباشد.
پیشگوییهایی از نوشتههای مقدس و کهن هندو مربوط به 5000 سال قبل از میلاد
و از کتاب مقدس مسیحیان
بسیاری از نوشتههای مقدس و پیشگوییهای کهن نشان میدهد که جهان در طول دورههای مختلف زمانی حرکت دورانی داشته است. هر دوره زمانی یا عصر، ارتعاشات فیزیکی، ذهنی، معنوی و شرایط انسانی خاص خود را دارد.
در متون ودایی (Vedic)، حرکت زمان در ارتباط با زمین به چهار دوره تقسیم شده است. ساتیا یوگا (Satya Yuga) یا دوران طلایی، که آن را میتوان با دوره جوانی مقایسه کرد، یعنی دورانی که اخلاقیات، وجدان و سلامتی در شرایط عالی قرار دارند. در ترتا یوگا (Treta Yuga) یا دوران نقرهای، زوال آغاز شده اما میزان خلوص در مقایسه با دورههای بعدی هنوز در سطح بسیار بالا قرار دارد. در دوره سوم یا دواپارا یوگا (Dwapara Yuga)، موجودات اهریمنی شروع به متولد شدن میکنند. در کالی یوگا (Kali Yuga)، دوران آهنین، بیعدالتی و عدم تقوی حاکم شده و دوران پیری آغاز میگردد. این دوره آخرین و در واقع کوتاهترین آنها نیز میباشد. این چهار دوره مثل چهار فصل طبیعت به طور مداوم در گردش هستند. در پایان کالی یوگا، زمستان این چهار دوره یا نابودی جمعی هر آنچه پیر هست، روی میدهد و دوران طلایی بار دیگر آغاز میشود.
طبق محاسبات، اکنون ما تقریبا 5000 تا 10000 سال از کالی یوگا را گذراندهایم. گذشتگان با دید عارفانه خود، شرایط خاص این دورهها را پیشبینی کردهاند و توصیفهای کاملا مشخص و واضحی از معایب (مفاسد کالی یوگا)، زوال فیزیکی، ذهنی و معنوی که در این دوران تاریک به وجود میآید را ارائه دادهاند. در بخش زیر قسمتهایی از شریماد بهاگاواتام (Srimad Bhagavatam) یا کتاب مقدس هندوان که تقریبا 5000 سال پیش نوشته شده و نیز تفسیرهای کوتاهی از سوامی و یشنودواناندا ( از کتاب کارما و بیماری) ارائه میگردد.
بنابراین، به مرور زمان، فضیلت، راستی، خلوص (جسم و ذهن)، بخشش، محبت، طول عمر، قدرت بدنی و دقت حافظه، دچار زوال خواهند شد.
سوامی ویشنودواناندا: اگر دارو و درمان پیشرفته و تکنولوژی امروزی ممکن است به طور موقت طول عمر را افزایش و میزان مرگ و میر نوزادان را کاهش دهد، اما بر اثر شیوع مشکلاتی چون بیغذایی جمعی، بیماری ایدز، افراط در مصرف مواد مخدر و آلودگیهای زیست محیطی، سن متوسط مرگ و میر خیلی زود پایین میآید.
معلمین بسیاری در مورد کاهش قدرت توجه و تمرکز ولو بهمدت کم و ضعف قدرت حافظه ناشی از آن در جوانان که رو به افزایش میباشد، مطالبی گفتهاند.
حافظه در نتیجه استفاده از انواع و اقسام مواد مخدر و همچنین کمبود مقررات و نظم فردی ضعیف میشود. هرچه بچهها وقت بیشتری را در داخل خانه بگذرانند (کودکان آمریکایی به طور متوسط هفتهای بیش از 35 ساعت تلویزیون تماشا میکنند) و کمتر و کمتر به فعالیتهای فیزیکی بپردازند، قدرت بدنیشان ناگزیر کاهش پیدا میکند.
در دوره کالی یوگا، تنها ثروت معیار موقعیت اجتماعی، اصول اخلاقی و شایستگی افراد خواهد بود.
زور تنها عاملی است که درستی و عدالت را مشخص میکند.
به عبارت دیگر این اسلحهها هستند که قوانین را وضع میکنند و به مرحله اجرا در میآورند و نه توافق افراد. امروز شاهد نمونههای بسیاری از این شرایط هستیم، مردمی که تحت حاکمیت "حکومت وحشت" زندگی میکنند ناچارند سالهای سال تحت سلطه ترس و سرکوبهای خشونتآمیز زجر بکشند.
علاقه شخصی به عامل تعیین کننده انتخاب شریک زندگی تبدیل خواهد شد.
انتخاب احساسی لحظهای شوهر یا زن را میتوان در آمار روزافزون میزان طلاق در جهان مشاهده کرد.
تقلب تنها انگیزه در معاملات تجاری خواهد بود.
هر روز میتوانید نمونههایی از کلاهبرداری و تقلبهای متعدد تجاری را در روزنامهها پیدا کنید.
زنانگی و مردانگی فقط براساس میزان توانایی جنسی افراد سنجیده میشود.
خصوصیات اصیل دو جنس زن و مرد نادیده گرفته میشود. ما زیر سنبلهای جنسی غرق میشویم و برای فروش هر چیزی از تمایلات پست خود استفاده میکنیم.
افراد مذهبی تنها به واسطه ظاهر و لباسشان شناخته میشوند و نه براساس رفتار نیکشان.
یهودیان ممکن است عرقچین مذهبی بر سر بگذارند، کشیشهای مسیحی یقه مخصوص ببندند و سوامیها لباسهای نارنجی بپوشند، ممکن نیست که آنان اصول و مقررات درونی صحیح را داشته باشند. آنها اغلب سیگار میکشند، مشروب مینوشند و رفتارهای نادرست از خودشان نشان میدهند.
عدالت مخدوش میشود زیرا مردم نمیتوانند آنها را که در منصب قدرت نشستهاند راضی نگه دارند.
در کلمبیا سلاطین مواد مخدر قضات را یا با پول و یا با گلوله میکشند. شواهد بسیاری در سرتاسر جهان نشانگر وجود فساد در دستگاههای قانونی و غیر قانونی است.
دانش یا خردمندی تنها به واسطه سخنرانیهای حرّافانه ارزیابی میشود.
زبانبازیهای "رونالد ریگان" باعث شده تا او به یکی از محبوبترین چهرههای ریاست جمهوری در قرن 20 تبدیل شود. اگر چه سخنان او محتوای چندانی نداشت.
نداشتن ثروت نشانه لامذهبی است.
بسیاری موعظهگران چنان سخن میگویند که گویی خداوند به کسانی که بیشتر به او عشق میورزند ثروت مادی بیشتری میبخشد. موضوع رایجی که در دوران مدرن شنیده میشود این است که فرد، فقیر یا ثروتمند بودن خود را انتخاب میکند. در واقع به طور ضمنی اینگونه القا میشود که هر کس ثروتمند است از نظر معنوی از دیگران برتر است. کلیسا صلاحیت و اقتدار خود را از ثروتش دارد.
دورویی و تزویر جایگزین خوبی و نیکی میشود.
صحبت از نیکی کردن و فضایل، جایگزین اعمال نیک میشود. امور خیریه به خاطر جلب توجه عمومی انجام میشوند و نه به خاطر نفس نیک آنها.
رضایت طرفین تنها عامل تعیینکننده ازدواجها خواهد بود.
اکثر ازدواجها براساس جاذبه جنسی، قدرت، پول، مقام و زیبایی شکل میگیرند. اهداف معنوی و رشد متقابل به فراموشی سپرده میشوند.
تنها آرایش ظاهر به عنوان نشانه پاکیزگی در نظر گرفته خواهد شد.
عطر، آرایش و اسپریهای ضد بوی بدن جایگزین سلامتی و عادات پسندیده و پاکیزگی واقع میشوند.
پر کردن شکم تنها هدف فعالیت و کار انسانها خواهد بود.
"خوبی" و"آسایش" زندگی مادی را به قیمت فضایل، نیکیها و قدرت معنویمان به ما میفروشند.
ارضای امیال جنسی هدف زندگی خواهد شد.
موی آراسته مطابق مد روز تنها ملاک راستگویی خواهد بود.
جسارت و وقاهت در سخن گفتن تنها ملاک راستگویی خواهد بود.
کمدینها فیلسوفهای دوران جدید هستند و بازیگران رهبران سیاسیمان.
مهارت عبارت خواهد بود از تامین افراد خانواده خود.
منفعت عمومی دغدغه خاطر نسل "خودمحور " نخواهد بود.
کارهای نیک تنها به قصد به دست آوردن شهرت انجام میشوند.
به ندرت میتوان شاهد کارهای نیکی بود که فقط به قصد خیر انجام شدهاند. حتی افرادی که به قصد خیر کار نیک انجام میدهند، "غیر واقعبین" با "به طرز نامتعدل ایده آلیستی " خوانده میشوند.
وقتی مردمان بد اینگونه بر زمین حکمرانی میکنند، آن کس که بیشترین قدرت را دارد حاکم مردم خواهد شد.
تاریخ مملو است از نمونههایی از تروریستها و زورمندانی که با زور و تباهی به قدرت رسیدهاند. نمونههای اخیر عبارتند از: ایدی امین، نوریگا، قزافی، استالین، هیتلر، صدام حسین و بسیاری دیگر.
مردم که مال و زنانشان توسط حاکمان حریص ظالم و سنگدل دزدمنش، دزدیده شده، ناچارند به کوهها و جنگلها پناه ببرند و با برگ، ریشه، گوشت، عسل، میوه، گل و دانه زندگی کنند.
این کلمات در واقع توصیف میلیونها نفر انسان مرعوب شده در رواندا (Rwanda) و همینطور پناهندگان در بسیاری از کشورها است.
مردم به خاطر قحطی و پرداخت مالیات تحت فشار هستند و در نتیجه خشکسالی، سرما، طوفان، آفتاب سوزان، باران شدید، برف و درگیریهای متقابل هلاک میشوند.
نگاهی بیندازید به وضعیت اسفناک مردمی که در اتیوپی از گرسنگی میمیرند و دولت کشورشان میلیونها دلار خرج اسلحه میکند. مسایلی چون تخریب لایه ازن، جنگلهای استوایی آمازون، اقیانوسها، باران اسیدی، آلودگی صدا، آلودگی آب و هوا و آلودگی مواد غذایی نشاندهنده طبیعت آسیبپذیر زمین است. همچنین باید به فجایع ناشی از خود بشر هم اشاره کرد: از جمله بهوپال (Behopal)، چرنویل و جنگهایی که در سرتاسر جهان اتفاق میافتد.
گیاهان و حیوانات کوچک میشوند.
جنگلهای استوایی وسیعی نابود میشوند و مهندسی ژنتیک حیوانات جهش یافته خلق میکند.
خانهها به دلیل نبود مهماننوازی نسبت به غریبهها متروک به نظر میرسند.
شهرهایی مثل نیویورک پر شدهاند از آسمانخراشها. مردم خودشان را در خانه حبس میکنند، آنها نه تنها همسایههای خود را نمیشناسند بلکه از آنها میترسند. اگر کسی درخواست کمک کند مردم میترسند به او کمک کنند.
در دوران کالی گرسنگی، بیماری و تشویش مردم را عذاب خواهد داد و حداکثر عمر آنها 20 یا 30 سال خواهد بود. به خاطر تاثیرات شیطانی کالی، جسم آدمی از نظر اندازه کوچک و نحیف میشود.
نشانههای بیماریهای نابودکننده و روزافزونی چون ایدز، سرطان، مصرف بیش از حد مواد مخدر و الکل حتی افراد ثروتمند و مشهور را هم گرفتار میکند.
پــایــان جهان
در دوران کالی یوگا، افراد اهریمنی بسیاری متولد میشوند که بر جهان حکمرانی خواهند کرد. شریمادبهاگاواتم میگوید: وقتی این گونه افراد برجهان حکومت کنند، خداوند در قالب کالکی (Kalki) ظاهر میشود.
او اسبی چالاک به نام دوادات (Devadutt) (به معنی هدیه فرشتگان) را میتازاند و به دور دنیا سفر میکند. در این جا باید به این مسئله اشاره کنیم که قدیمیها از سفینههای آینده چیزی نمیدانستند، بنابراین احتمالاً منظور آنها میتواند سفینه فضایی باشد. کالکی به عمر افراد فرومایه و پست پایان میدهد و عدل و داد را دوباره برقرار میکند.
پیشگوییهای مشابهی از کتاب مقدس
"در روزهای پایانی این جهان مردم خودخواه میشوند، به پول و ثروت عشق میورزند، فخر میفروشند، دشنام میگویند، از پدر و مادر نافرمانی میکنند، ناسپاس و شریر و ناسازگار میشوند، مغرضانه غیبت میکنند، خویشتنداری خود را از دست داده، وحشیگری میکنند، از نیکیها متنفر میشوند، ریاکار، بیفکر و لاابالی میشوند و بالاخره به جای اینکه به خداوند عشق بورزند عاشق خوشگذرانی و تفریح میشوند." تیموتی (Timoty) 3-II
"آن گاه من بهشت را دیدم که گشوده شد و اسبی سفید را دیدم و او را که معتقد، صادق و واقعی بود سوار بر آن به درستی قضاوت کرده و جنگ به راه میاندازد. چشمان او همچنان شعله آتش میدرخشیدند و تاجهای بسیار برسر داشت، او نامی مکتوب داشت که جز خود او هیچ کس از آن خبر نداشت. اکنون از دهان او شمشیری برنده خارج میشود و با آن به ملتها حمله خواهد کرد.
مکاشفات (Revelations)، فصل 9، 11-13 و 15
برای اطلاعات بیشتر در مورد کلاس یوگا و زمان برگزاری کلاس ها، به صفحه اصلی باشگاه دانش یوگا مراجعه کنید.