شهلا قاسمیان دستجردی
چندی بود من و خواهرم در فکر برگزاری کارگاههایی در حوزۀ یوگا بودیم، ولی نمیدانستیم از کجا و چگونه شروع کنیم. تا اینکه متوجه شدیم مؤسسۀ دانش یوگا امکاناتی را در اینخصوص در اختیار مربیان یوگا قرار میدهد. بنابراین دیدیم دیگر زمانش رسیده دستبهکار شویم.
من و خواهرم پروانه در سال 1356 با برنامۀ «یوگا برای همه» که از تلویزیون پخش میشد و خانم ژاله نمازی در آن یوگا آموزش میداد، یوگا را شروع کردیم. پس از آن از طریق کتابهایی مانند یوگا در 28 روز سعی کردیم آساناها را بیاموزیم و آنها را اجرا کنیم. تا اینکه در سال 1373 با شرکت در کلاسهای کانون یوگا، هاتا یوگا و پرانایاما و دورههای یاما و نیاما را زیر نظر مربیانی چون خانم مهرام دری و آقای مسعود مهدویپور فراگرفتیم. همواره سعی داشتیم یوگا را در برنامۀ روزانه خود بگنجانیم و مطالعاتمان در این زمینه همچنان ادامه داشت. چندی نیز با شرکت در جلسات زندهیاد استاد محمدجعفرمصفا با مفاهیم خودشناسی بیشتر آشنا شدیم. سال 1386 طی گذراندن دورهای در آشرام شری ماتاجی (بنیانگذار ساهجایوگا) در شهر پونا، ساهجایوگا را که از نوع یوگای کندالینی است فراگرفتیم. چندسالی نیز یوگا آموزش میدادیم. در سال 1393 دورۀ مربیگری بینالمللی آشتانگایوگای 300 ساعته را در مدرسۀ یوگا دارشانام شهر میسور هند، زیر نظر استاد سانتوشکومار گذراندیم و موفق به اخذ مدرک این دوره شدیم.
البته از آنجاییکه ما دو نفر هر دو تحصیلات و تجربیاتی در زمینۀ هنر نیز داریم و خود بنده لیسانسیۀ نقاشی هستم، برآن شدیم که کارگاههای یوگایمان ترکیبی باشد از تجربیاتمان در یوگا و هنر. بنابراین سه کارگاه در ماههای آذر، دی و بهمن ماه سال 97 در مؤسسۀ دانش یوگا برگزار کردیم که بهطور میانگین 10 نفر در هر جلسه شرکت داشتند. ما کارگاهها را با نرمشهای تنفسی آغاز کردیم که مربوط به سبک آشتانگایوگاست. این نرمشها در واقع همان آساناها هستند، ولی تأکید آنها بر دم و بازدمهای عمیق و توالی حرکات است. نرمشهای تنفسی به پرتوجو کمک میکنند تا شاداب و سرحال شده و برای تمرینات بعدی که عمدتاً تمرینات تمرکز ذهن با روشهای مختلف است آماده گردد.
پس از آن به مدیتیشن کندالینی پرداختیم که از ساهجایوگا فراگرفته بودیم و در آن، ضمن توضیح دربارۀ نادیها و چاکراها، به بیدارسازی و صعود انرژی کندالینی از طریق تکرار ذکر پرداختیم. (در پایان مقاله شرح کامل این مراقبه آورده شده است.)
بعد از آن نوبت کمی تحرک به همراه موسیقی مخصوص بود. دویدن آهسته و سپس دوی نسبتاً تند. سپس به حالت شاواسانا رفته و تمرین یوگانیدرا انجام دادیم. در این تمرین از پرتوجویان خواسته شد خود را درون باغ یا جنگلی تجسم کنند و پس از تمرین از آنها خواستیم تجربهشان را از این سفر را با دیگران در میان بگذارند. بعد نوبت به گفتگوی دو نفره رسید، در این قسمت از پرتوجویان خواسته شد دوبهدو دستهای یکدیگر را بگیرند و راجع به یکی از مشکلات اخیر خود صحبت کنند. یکی از آنها باید فقط گوش میداد و دیگری صحبت میکرد و بالعکس، تا تمرینی باشد برای تمرکز و خوب گوش کردن به صحبت دیگران.
پس از استراحتی کوتاه نوبت رنگآمیزی ماندالا همراه با موسیقی گاندهاروا1 شد. هنگام نقاشی متوجه شدیم موقع کار به هیچچیز دیگری فکر نمیکنیم و توجهمان کاملاً به نقاشی است. در نتیجه رنگآمیزی ماندالا را تمرین خوبی برای افزایش تمرکز و توجه به زمان حال یافتیم. البته این کار توسط اساتید تبتی انجام میگیرد و در واقع با الهام از آنها این قسمت را هم به ورکشاپمان اضافه کردیم. به هر یک از پرتوجویان، طرح خطی و کمرنگی از ماندالا روی مقوا داده شد و پرتوجو با ماژیک و روش نقطهگذاری ماندالای خود را رنگآمیزی کرد. تمام قسمتهای طرح میبایست با نقطه پر میشد. هر نقطه را یک ثانیه در نظر میگرفتیم و تمرکز پرتوجو میبایست فقط روی نقطهای میبود که در آن لحظه در زمان حالش روی صفحه میگذاشت. انتخاب رنگها به عهدۀ پرتوجویان بود. بدینترتیب خلاقیت آنها نیز در این کار تقویت میشد. شرکتکنندگان پس از اتمام رنگآمیزی ماندالاها با یک اثر هنری زیبا و فوقالعاده روبهرو شدند که حتی میتوانستند آن را قاب کرده، به دیوار بیاویزند و هنگام مدیتیشن روی آن تمرکز کنند.
در پایان ورکشاپ نوبت به تغذیۀ ساتویک بود و با چند نوع خوراک گیاهی که بهصورت ساتویک تهیه شده بودند (یعنی پخت و تهیۀ مواد سالم و طبیعی به صورت خام، آبپز یا بخارپز) از هنرجویان پذیرایی شد و ضمن صرف غذا، مواد تشکیل دهنده و دستور پخت آنها نیز توضیح داده شد. علت نامگذاری این ورکشاپ به «یوگای جامع و تغذیۀ سالم» این بود که در این ورکشاپ سعی شده بود همراه با انجام سلسله تمریناتی از یوگا به تغذیۀ سالم روح و جسم نیز بهصورت همزمان توجه شود.
مراقبۀ کندالینی در کارگاه یوگای دانش یوگا
در اینجا قصد داریم مراقبۀ کندالینی را که در این ورکشاپ به آن پرداختیم، برایتان توضیح دهیم. میتوانید از روی متن زیر بخوانید و صدایتان را ضبط نمایید. سپس هر روز در حالت لوتوس یا هریک از وضعیتهای نشستۀ یوگا ویژۀ مراقبه قرار بگیرید، صدای ضبط شدهتان را پخش کنید و همزمان با شنیدن آن، مدیتیشن کندالینی را برای پاکسازی کانالها و چاکراهایتان انجام دهید.
شرح مراقبه در کارگاه یوگای دانش یوگا
راحت مینشینیم طوری که کف دستها و نشیمنگاه روی زمین قرار گیرد. چشمها را میبندیم و تا پایان تمرین باز نمیکنیم. یک نفس عمیق میکشیم و همراه با بازدم، تمام انرژیهای منفیمان را به مادر زمین تقدیم میکنیم. منظور از انرژی منفی، افکار منفی گذشته و آیندۀ ماست. مادر زمین این قابلیت را دارد که انرژیهای منفی ما را در خود جذب کند.
توجهمان را به نیمۀ چپ بدن (کانال چپ یا ایدا نادی که قسمت چپ بدن ما را شامل میشود و در انتها به نیمکرۀ راست مغز میرسد) معطوف میکنیم. اینجا محل نگهداری افکار گذشتۀ ماست. گذشته تمام شده و ما هیچ نیازی به نگهداری این افکار نداریم. تمام افکار گذشتهمان را به مادر زمین تقدیم میکنیم. تمام خاطرات بد گذشته، کینهها و نفرتها، غمها و غصهها و ترسها همه و همه را به مادر زمین تقدیم میکنیم.
سپس توجهمان را به نیمۀ راست بدن (کانال راست یا پینگالا نادی که قسمت راست بدن ما را شامل شده و در انتها به نیمکرۀ چپ مغز میرسد) برمیگردانیم. اینجا محل نگهداری افکار آیندۀ ماست. آینده هنوز نیامده و ما نمیدانیم چه اتفاقی قرار است بیفتد. ما هیچ نیازی به نگهداری این افکار نداریم. تمام افکار آیندهمان را به مادر زمین تقدیم میکنیم. تمام برنامهریزیهایمان برای آینده، نگرانیها و اضطرابها همه و همه را به مادرزمین تقدیم میکنیم.
حال توجهمان را به کانال مرکزی (سوشومنا نادی که از وسط بدن عبور میکند و در انتها به ملاج سر میرسد) میبریم. کانال مرکزی مربوط به توجه ما در زمان حال است. توجهمان را روی کانال مرکزی، جایی که هفت چاکرای اصلی بر روی آن قرار دارد، نگه میداریم. چاکراها مراکز انباشت انرژی در کالبد کیهانی هستند. وقتی چاکراها پاک و باز باشند انرژی کندالینی که همان روح خدایی درون ماست به راحتی صعود کرده و به صورت نسیم خنکی از ملاج سرمان خارج میشود. اگر چاکراها بسته باشند انواع مشکلات و بیماریها میتوانند به سروقتمان بیایند. هر چاکرا توسط یکسری افکار منفی بسته میشود و ما میخواهیم با رهایی از این افکار منفی، چاکراهای خود را پاک کرده و به خودآگاهی برسیم.
حال توجهمان را به سمت چاکرای اول یا ریشه (یعنی مولادهارا چاکرا واقع در شبکۀ لگنی که شامل اندامهای دفع و تولیدمثل میشود) میبریم. این چاکرا توسط ناپاکیها و گناهانی مانند روابط نامشروع و افکار پلید بسته میشود. تمام منفیهای این چاکرا را به مادر زمین تقدیم میکنیم. چاکرای مولادهارا بهوسیلۀ نشستن روی زمین و اجتناب از گناهان مربوطه پاک میشود. وقتی مانترای مولادهارا پاک باشد ما در برابر حوادث طبیعی مصونیت پیدا میکنیم. همچنین دارای شادی و پاکی کودکی شده و دوباره به خردی که با آن به دنیا آمدهایم دست مییابیم. هر چاکرا توسط ذکر مخصوصی پاک میشود که در کارگاه عملی توضیحات کامل در مورد آنها داده شد.
با پاک شدن چاکرای مولادهارا، انرژی کندالینی (که در بالای مولادهارا، در انتهای ستون فقرات و در استخوان خاجی به شکل مارپیچی که سه دور و نیم به دور خود پیچیده قرار دارد)، بیدارشده و صعود خود را به سمت ملاج سر آغاز میکند. کندالینی سر راه خود از شش چاکرای بالایی عبور کرده و باعث پاک شدن آنها میگردد. کندالینی در حین صعود به دومین چاکرا یعنی چاکرای سوادهیستانا، میرسد که در ناحیۀ کمر واقع شده است. خشم و غضب، این چاکرا را میبندد و خوشرویی و آرامش، آن را پاک میکند. با پاک شدن سوادهیستانا، خلاقیتها نیز در ما شکوفا میشوند.
کندالینی همچنان صعود کرده و به سومین چاکرا یعنی چاکرای مانیپورا میرسد. این چاکرا در ناحیۀ شکم واقع شده و شامل دستگاه گوارش، کبد و کلیهها میشود. مانیپورا بهوسیلۀ حرص و طمع و نگرانیهای مالی بسته میشود و بخشش و سخاوت و شکرگزاری آن را باز میکند.
با پاک شدن این چاکرا، کندالینی صعود کرده و به چهارمین چاکرا یعنی چاکرای قلب یا آناهاتا میرسد. چاکرای قلب در قفسۀ سینه قرار دارد که نگرانیهای عاطفی، ترس و دلبستگی آن را میبندد و شجاعت آن را باز میکند. باز کردن این چاکرا نیز ذکر خاص خود را دارد.
کندالینی صعود کرده و به پنجمین چاکرا یعنی ویشودهی میرسد. چاکرای ویشودهی در ناحیۀ شانهها و گردن قرار دارد و اندامهای گفتاری و شنیداری را در برمیگیرد. هر گناهی که با گوش و زبان انجام میشود، این چاکرا را میبندد. در صورت اجتناب از دروغ، غیبت، گوش دادن به غیبت، تهمت، بدزبانی، نیش و کنایه و.... این چاکرا پاک میشود. با پاک شدن ویشودهی، روابط اجتماعی بهبود یافته، شخص دارای حالت شهود گشته و راحتتر به حالت مراقبه فرو میرود.
با پاک شدن ویشودهی، کندالینی صعود کرده و به ششمین چاکرا یعنی چاکرای آجنا میرسد که روی پیشانی واقع شده است. به این نقطه چشم سوم هم گفته میشود و اندامهای بینایی را در برمیگیرد. کینه، نفرت، کبر و غرور این چاکرا را میبندد و بخشش و تواضع آنرا پاک و باز میکند.
با پاک شدن شش چاکرا انرژی کندالینی به ملاج سر یعنی جایی که هفتمین چاکرا بهنام ساهاسرارا، قرار دارد، میرسد. ساهاسرارا هرگز بسته نمیشود، ولی وقتی شش چاکرای پایین آن باز باشد گشوده شده و انرژی کندالینی به صورت نسیم خنکی از آن خارج میگردد. ذکر ساهاسرارا سکوت است. مدتی در سکوت مینشینیم و توجهمان را روی ملاج سرمان نگه میداریم.
در پایان این تمرین، کف دستمان را بالای سر قرار میدهیم تا نسیم خنک را حس کنیم. اگر هنوز نسیم خنک را حس نمیکنیم، بدین معناست که چاکراها کاملاً پاک نشدهاند. با تکرار هر روز این تمرین بهتدریج چاکراها پاک شده و میتوانیم نسیم خنک کندالینی را حس کنیم. پاک شدن چاکراها و پاک نگه داشتنشان باعث بهبود بیماریها، رفع انواع مشکلات و احساس سرخوشی عظیم و آرامش بیانتها میشود.
سلام روزتون بخیر ،من مطلبی که در مورد کارگاه عملی یوگا و تغذیه سالم گذاشتین رو خوندم و خیلی خوشم اومد بخصوص در مورد باز کردن چاکراها و مراقبه کندالینی،میخواستم بدونم آیا باز هم از این کارگاه ها دارید ؟یا آموزش عملی باز کردن چاکراها و کندالینی دارید؟
با سلام بله در سایت و اینستاگرام اطلاع رسانی میکنیم