نویسنده: فرانکلین دین لوئیس
ترجمه: حسن لاهوتی
مولانا در دیباچه دفتر پنجم مثنوی بیکم و کاست برای ما حکایت میکند که نظرش درباره احکام شرع اسلام، شریعت، طریقت، معرفت و رسیدن به مقصود یعنی حقیقت چیست؟ او اعتقاد دارد که احکام دین و شریعت هم چون شمع است که راه را به ما نشان میدهد بدون آن شمع ما نمیتوانیم حتی پا در طریق معنا بگذاریم. آنگاه که راه به نور شرع روشن باشد، رهرو به جست و جوی معنا بر میخیزد و در پایان سفر آدمی به حقیقت میرسد.
مولانا جلالالدین از تمثیل کیمیا استفاده میکند و میگوید آوایی که اساس تبدیل مس به زر و آموختن آنها از استاد یا کتاب است به احکام دین شبیه است. آدمی باید پیش از آنکه قدم در راه نهد این احکام را بداند، با پیمودن طریق معناست که ما عملاً آن عوامل شیمیایی را در مورد فلز وجودی خود به کار میبریم. از این طریق است که میتوانیم این مس واقعی را تبدیل به زر کرده و به حقیقت برسیم.
آنان که علم کیمیا میدانند به آموختههای خود شادند. آنان که به علم کیمیا عمل میکنند از زر به افسون کردن خود شادند، اما آنان که زر شدهاند از رسیدن به مرحله عمل بینیازند.
مولانا سپس مراتب سهگانه دینی را به علم طب تشبیه میکند. احکام شرع چون علم طب آموختن است، استفاده کردن از داروی مناسب و پرهیز غذایی، اما صحت حقیقی، چشم فرو بستن از تمایلات دنیوی است و چون آدمی چشم بر این زندگی بندد شریعت و طریقت هر دو از میانه برخیزد و در دایره دید ما تنها جز وجهالله باقی نماند. بنابراین هم چنان که قرآن تکلیف کرده است آنان که آرزومند دیدار پروردگار خویشند باید به کارهای نیکو پرداخته و دل و ذهن خود را بر پرستش خداوند یگانه متمرکز کنند و هیچ چیز و هیچ کس را نگذارند که این یگانگی را بر هم ریزد.
منبع: کتاب مولانا
برای اطلاعات بیشتر در مورد کلاس یوگا و زمان برگزاری کلاس ها، به صفحه اصلی باشگاه دانش یوگا مراجعه کنید.