درس اول سوامی ویشنودواناندا این بود که می گفت: امکان ندارد افراد مدیتیشن را بدون اینکه ابتدا خوابیدن را یاد بگیرند بیاموزند. وقتی تعلقات ذهنی خود را رها کنیم آن وقت به خواب میرویم. مدیتیشن و خواب هیچ کدام تحت فشار و به اجبار انجام پذیر نیستند. اما تفاوت آنها در این است که در مدیتیشن هوشیاری حفظ می شود و در خواب نه. برای حفظ آگاهی و پرورش آن در هنگام مدیتیشن باید اراده ای قوی داشته باشیم.
در همان زمان که تمرین ریلکس بودن می کنیم، پیشداوری و امیال مان را کنار بگذاریم. مهارت در حفظ این تعادل و تلاش برای متمرکز شدن و غلبه بر افکار مزاحم هنر مدیتیشن است. با مدیتیشن قدرت تمرکز ما زیاد می شود، بر خود مسلط می شویم و افکار مزاحم را دور می ریزیم. برای رسیدن به این سطح از آگاهی و آرامش باید مراحلی را طی کنیم تکرار روند مدیتیشن و زمانی که ما صرف آن میکنیم مهمترین بخش تمرین ماست. ذهن تان را آرام کنید، صبور باشید، انتظار معجزه نداشته باشید همچنین، به خاطر بسپارید که علاقه و دقت بیشتر، نتیجه ی بهتری به دنبال خواهد داشت.
١. مکان
اگر همیشه در اتاق مخصوصی مدیتیشن انجام دهید، بسیار عالی خواهد بود. در غیر این صورت گوشه ای را انتخاب کرده و به طور منظم در همانجا تمرین کنید تا به آنجا عادت کنید؛ در ضمن فقط به کسانی اجازه ی حضور در مکان تان را بدهید که به این عمل و عقیده تان احترام می گذارند.
مکان تمرکز:
یک میز کوچک در نقطه ی کانونی اتاق با یک شمع یا چراغ نفتی کوچک تهیه کنید. نور یک سمبل مهم در تمرین محسوب میشود. خیره شدن به شعله ی شمع قبل از اینکه مدیتیشن را شروع کنید بسبب تمرکز و بازگشت به درون میشود. این خیره شدن حتی بدون انجام مدیتیشن یک تمرین تمرکزی است. یک گل یا گلدانی پر از گل (البته طبیعی) جو آتمسفره را بالا می برد و به ذهن شادی می بخشد. سوزاندن عود یا بخور خوشبو هر روز، صبح و غروب موجب تصفیه و سبک شدن انرژی های آن مکان می شود. سوزاندن مواد طبیعی مانند چوب صندل، کندر و بخور گل رز آرامش و سکون را در ذهن به وجود می آورد.
از خواسته ی قلبی خود آگاه باشید. جسم خاکی و تعلقات مادی را رها کرده و فقط بر نیت قلبی خود تمرکز کنید. با هر بار انجام مدیتیشن امواج مثبت قوی ای ساطع می شود که در مکان مراقبه می ماند و به مرور یک هالهی مغناطیسی می سازد. پس از شش ماه کاملا این انرژی را احساس خواهید کرد و هر وقت استرس پیدا کردید می توانید با نشستن در این مکان و حدودا نیم ساعت مدیتیشن کردن آسایش و آرامش را در خود ایجاد کنید.
کدام جهت را برای مدیتیشن کردن انتخاب کنیم؟
ابتدا روی یک زیرانداز تمیز (یک پتوی پشمی تا شده یا پارچه ای از کتان) رو به روی میزتان بنشینید. قرارگرفتن در مسیر شمال یا شرق برای ساطع شدن انرژی مغناطیسی مثبت مناسب تر است. رساناترین مسیرهای انرژی همینها هستند.
بیشتر بخوانید: مراقبه چیست و چطور بر ما تاثیر میگذارد؟
مدیتیشن در طبیعت
رفتن به طبیعت برای مدیتیشن بسیار مناسب تر از فضای شهری است که وجود الودگی صوتی، ترافیک و ماشین های برقی در آن موجب بالا رفتن استرس و عدم تمرکز می شود. سعی کنید از هر فرصتی برای مدیتیشن در طبیعت (کنار ساحل، رو به روی دریا، کنار یک رودخانه ی آرام، روی یک کوه و در هنگام طلوع و غروب آفتاب) استفاده کنید. اگر این کار را بکنید متوجه خواهید شد که چقدر کیفیت مدیتیشن شما بالا رفته است. اگر شما هم مثل اکثر افراد مجبور هستید که در شهر مدیتیشن کنید، باز هم می توانید یک مکان آرام و روحانی برای خود درست کنید و این بسیار بهتر از مدیتیشن نکردن است.
۲. زمان
زمان مخصوص مدیتیشن هنگام طلوع و غروب آفتاب است؛ وقتی که آتمسفر سرشار از انرژی های مثبت است. یعنی بهترین زمان برهماموهورتا ساعت ۴ تا ۶ صبح است. اگر در این زمان بیدار شویم، ذهن و آتمسفر هر دو سبک، آرام و خالی از تنشهای روزانه هستند. اگر هم به هر دلیلی نتوانستید این زمان را انتخاب کنید، وقت آزاد دیگری پیدا کنید. هنگام غروب آفتاب و قبل از خواب شبانه هم زمان های مناسبی هستند. اگر شبها ذهن تان را از تنش و استرس خالی کنید راحت تر به خواب می روید. به هرحال هر زمانی را که انتخاب کردید از قبل تدارک لازم را ببینید تا در آن هنگام وقفه ای ایجاد نشود.
٣. استمرار
رعایت نظم در تمرینات مدیتیشن و انجام آن هر روز و در زمان معین اهمیت ویژه ای دارد. ضمیر ناخودآگاه متأثر از اراده ی شما است و برهمین پایه عمل می کند. از روزی پانزده یا بیست دقیقه شروع کنید و کم کم خودتان را به یک ساعت در روز برسانید. ناگفته نماند روزی نیم ساعت مدیتیشن بهتر از هفته ای دو ساعت است.
حتی هنگام مسافرت هم تمرین کنید. اگر مدتی خودتان را ملزم به این روند کنید، آن وقت به مدیتیشن هم مثل پاکسازی عادت می کنید و اگر یک روز مدیتیشن نکنید فقدان آنرا احساس خواهید کرد. به مرور درک خواهید کرد که مدیتیشن نوعی پاک سازی ذهن است و برای سلامت ذهن تان ضروری است. بنابراین حتی یک روز هم از آن غافل نخواهید شد.
۴. قرار گرفتن در وضعیت
در وضعیتی مناسب و ثابت، صاف و بدون انقباض بنشینید. گردن در امتداد ستون مهرهها و مسیر جریان انرژی از قسمت پایین ستون مهرهها (دنبالچه) تا فرق سر باید باز باشد. این انتقال انرژی با نیروی ذهن و تمرکز انجام شدنی است. قرار دادن پاها به حالت ضربدره وضعیت ثابتی به بدن می دهد، اما لازم نیست که حتما پاها را به حالت پادماساناه قرار دهید. وضعیت لوتوس کلاسیک خوب است. همچنین می توانید به حالت سیداسانا یا نیمه لوتوس یا هر وضعیت سادهی ضربدری شکل بنشینید. برای راحتی بیشتر و نزدیکی زانو به زمین بهتر است از کوسن استفاده کنید. این شکل نشستن مسیر جریان انرژی را مثلثی می کند و در نتیجه کیفیت انتقال انرژی بهتر می شود. سوخت و ساز بدن و تنفس آهسته و عمیق به تمرکز ذهن کمک می کند.
افراد سالخورده و کم بنیه می توانند روی صندلی بنشینند و زانوهای خود را به حالت ضربدر قرار دهند. بهتر است دراز نکشید؛ چون ممکن است بیش از حد احساس سبکی و راحتی کنید و به خواب بروید. برای حفظ هشیاری، تخته ی پشت شما باید صاف بماند. تا آنجا که امکان دارد خود را از انقباض خصوصا در ماهیچه های صورت، گردن و شانه رها کنید. قفسه ی سینه باز و تنفسها شکمی باشند.
در ابتدا ممکن است برای شما دشوار باشد که بیشتر از چند دقیقه با کمر صاف بنشینید. تمرین آساناها (وضعیتهای یوگا)، دست کم نیم ساعت در روز، عضلات پشت و ستون مهره های شما را نیرومند می سازد و موجب می شود به مرور بتوانید که یک زمان نسبتا طولانی در این وضعیت بمانید. براساس متون کلاسیک هدف اصلی آساناها این است که قادر باشید به راحتی و بدون احساس خستگی برای مدت طولانی در مراقبه بمانید. پتانجلیه که سوترا (پیام) زیادی در زمینه راجا یوگا دارد می گوید: وضعیت قرار گرفتن ما در مدیتیشن باید ثابت و در عین حال لذت بخش باشد. سوامی شیواناندا می گوید: ظاهر ما در هنگام مدیتیشن باید به استواری یک کوه و درون مان مثل عسل روان و جاری باشد. رو به شرق بنشینید و به صداهای دور و نزدیک توجه نکنید. سپس حواس پنجگانه را یک به یک رها سازید و به قسمتهای عمیق تر آگاهی بروید. اگر بخواهید برای نشستن در وضعیت مدیتیشن مهارت پیدا کنید چند ماه
طول می کشد، اما تلاش شما هم در این مورد مؤثر است. با پیشرفت اولیه به خودتان، برای غلبه بر موانع بعدی، امیدوار می شوید.
۵. تنفس
بدن خود را تا آنجا که می توانید از انقباض رها کنید و به طور منظم نفس بکشید. یک دقیقه تنفس شکمی داشته باشید تا اکسیژن کاملا به مغز برسد. سپس دم و بازدم را آهسته، بی صدا و منظم انجام دهید. این یک تمرین پرانایاما (کنترل تنفس) است که جریان پرانا (انرژی حیاتی) را یکنواخت کرده و ذهن را آرام می سازد.
۶. ذهن
برای دستیابی به نتیجه ی مطلوب در مدیتیشن لازم و ضروری است که با پرورش سطح آگاهی، نگرش وسیع، ایجاد لذت و احساس رضایت مندی در زندگی حالت و انرژی منفی را از خود دور کنیم و خودمان را در معرض امواج مثبت قرار دهیم. میزان موفقیت ما کاملا بستگی به ارادهی خودمان دارد. سوامی ویشنو دواناندا می گفت : برای حفظ هوشیاری در خواب باید جدا اراده کنید. ذهن ما عاشق راحت طلبی است، ما عاشق تعطیلات هستیم، اینکه هر کاری را هروقت دلمان می خواهد انجام دهیم. بدون اینکه ذرهای احساس مسئولیت کنیم. باوجوداینکه این تن آسایی استعدادهای ما را در همان حد بالقوه نگه می دارد و باعث افت آگاهی مان می شود باز هم تاجایی که امکان پذیر باشد از این آزادی خودمان استفاده می کنیم. باید بدانیم که بدون تلاش و کوشش هیچ چیز در زندگی ما تغییر نمی کند. برای اینکه تحولی در زندگی ما رخ دهد باید درک کنیم که مسئولیت پذیری و انجام وظایف نه تنها محدودیت نیست بلکه خود نوعی آزادی است. آزادی اینکه کدام مسیر را برای تلاش کردن انتخاب کنیم.
مدیتیشن موجب می شود موقعیت ها را ببینیم؛ بدون آنکه خودمان را فریب دهیم یا امید واهی داشته باشیم. هر بار که مدیتیشن میکنید میل رویارویی با واقعیت را در خود پرورش دهید و این طور نباشید که فقط در لاک خود فرو بروید و ذهن تان را انباشته کنید. این کار آسانی نیست، در ابتدا ممکن است اطرافیان تان را از خود دور کنید یا برعکس، ولی بس از مدتی و به تدریج میتوانید ذهن خود را از گزند افکار مخربی که اطرافیانتان دارند ایمن نگه دارید. به مرور زمان و با بالا رفتن سطح آگاهی در مواجهه با دو راهیها و مشکلات زندگی دیگر سردرگم نمیشوید. بر زندگی و بر خودتان مسلط می شوید و بهتر تصمیم می گیرید.
7- انتخاب نقطه ی تمرکز
بر روی چیزی تمرکز کنید که ذهنتان را آرام می کند. برای اینکه ارتباط ذهن را با افکار مزاحم قطع کنیم در ابتدا باید یک نقطه تمرکز ، پایه ای را به عنوان مقدمه (نه آن نقطه ی تمرکز اصلی) در نظر بگیریم. با آگاهی از وضعیت بدن و توجه به دم و بازدم آرامش اولیه را به دست می آوریم. در ادامه با توجه به نقاط خاص در بدن تمركز قوی تر هم می شود. چون نقاط انرژی در بدن وجود دارد که توجه و آگاهی از آنها می تواند ما را به تمرکز برساند. به این نقاط چاکراها یا کانال های انرژی می گویند. مبحث چاکراها یکی از شاخه های راجا یوگا و در ارتباط با کندالینی یوگا است. علم کندالینی یوگا بر این نقاط انرژی تمرکز می کند تا انرژی متراکم و بلوکه شده در این نقاط راه اندازی شود و در نهایت هشیاری یا آگاهی فرد رشد کند. در بدن ما هفت چاکرای اصلی و تعداد زیادی چاکرای فرعی وجود دارد. این چاکراها در بدن علوی یا روحانی یک بدن اتری آگاه که ماهیت و جوهر آن از انرژی است و مکمل بدن فیزیکی است و در امتداد و به موازات ستون مهره ها قرار گرفته اند. میزان آگاهی و انرژی درونی ما بستگی به چگونگی عملکرد چاکراهایمان دارد. سه چاکرای اول، به برآورده شدن نیازهای اولیه ی ما، مانند: میل به امنیت، میل به لذت بردن و میل به نشان دادن هویت و فردیت مان، مربوط می شود. چهارمین چاکرا که در ناحیه ی قلب است بیان کنندهی انرژی عشق است. چاکرای پنجم در گلو است و متأثر از خاطرات گذشته و تصورات دربارهی آینده است. نقطهی بین دو ابرو ششمین نقطهی انرژی است و شعور آگاه است. آخرین مرکز انرژی در کاسهی سر است و باعث پیوستگی با انرژی کیهانی می شود. سوامی شیواناندا تمرکز بر مرکز قلب یا مرکز بین دو ابرو را پیشنهاد می کند. براساس دانش کندالینی یوگا می توان با تمرکز و هشیاری از یکی از چاکراها نیز مدیتیت کرد. هر چند اساتید این رشته هشدار داده اند که در صورت انجام این کار باید حتما انرژی ذخیره شده را تخلیه کنیم. چون فقط انرژی سیال بی خطر است و در خدمت امیال ما قرار می گیرد. اگر ذهن ما هنوز درگیر امیال غریزی مان باشد، انرژی آزاد شده ی ما همین نیازها را تقویت می کند و در نتیجه مانع رشد آگاهی در سطح هشیاری ما می شود. هنگامی که ذهن کاملا تصفیه و پاک شود، وقت آن است که بر روی چاکراهای بالاتر تمرکز کنیم.
از دست ندهید! مقاله مدیتیشن TM را هم اکنون مطالعه نمایید.
سوامی ویشنودواناندا به افراد توصیه می کند بر چاکرای قلب، و از طریق بعد هیجانی و عاطفی شخصیت، تمرکز کنند. تمرکز بر این مرکز مناسب کسانی است که می توانند با دیگران و دنیای اطرافشان از طریق احساسات رابطه برقرار کنند و به خاطر همین خصوصیت شان است که به راحتی دست به دعا برمی دارند. تمرکز بر مرکز قلب به راه اندازی انرژی عاطفی کمک می کند و آن را به صورت عشق به دیگران و جهان اطراف و گشایش قلب متجلی می کند.
اگر شما شخصیت عقلانی دارید و به افکار و استدلالات خود بیشتر از احساساتتان اعتماد دارید، تمرکز بر مرکز بین دو ابرو برای شما راحت تر است. تمرکز بر این نقطه قوهی تعقل را بالا می برد و به تدریج کوته فکریها و خودخواهیها را می زداید. سرانجام وقتی که شما به شهود می رسید، از طریق همین قوای عقلانی پرده از چشمان شما برای دیدن واقعیت برداشته خواهد شد. این حالت را باز شدن چشم سوم گویند.
البته واضح است که هرکسی هر دو توانایی عاطفی و عقلانی را در شخصیت خود دارد. اما در هر کسی یکی از این دو جنبه غالب است. هیچکدام هم بهتر از دیگری نیست و ارزش هر دو یکسان است. نتیجه هم یکی است: گسترش آگاهی از طریق همان چاکرا که انتخاب کرده اید. هدف اصلی این است که انرژی خود را به آن نقطه ببرید تا در آنجا متمرکز شود. وقتی که یک بار نقطه ی تمرکز خود را برای رسیدن به آگاهی انتخاب کردید دیگر آن را تغییر ندهید. چون انرژی شما بی ثبات می شود و ذهن تان سرگردان می شود. از آنجاکه ذهن از انرژی تشکیل شده است، پس این انرژی باید جریان داشته باشد. شما نباید جریان انرژی را متوقف کنید، حرکت انرژی در بدن باید همانند جریان خون در رگها به صورت یکنواخت، آرام، بی وقفه و نامحسوس باشد.
وقتی که بر یک نقطه ی انرژی تمرکز می کنید به هیچ وجه ذهن خود را نبندید. ممکن است کمی غیر عملی به نظر برسد اما شروع رسیدن به تمرکز همین گونه است، اجازه بدهید ذهن در فضای لایتناهی گشوده شود. مدیتیشن بیشتر از آنکه یک ارادهی ذهنی باشد، نوعی سرسپردگی قلبی است. وقتی قلبتان باز شود، ذهن تان هم باز می شود. و وقتی ذهن شما سیال شد، زندگی تان نیز جریان می یابد.
8- انتخاب موضوعی برای تمرکز
برای رفتن به مراحل بعدی مدیتیشن انرژی ذهنی شما باید تثبیت بشود. برای اینکه ذهن تان را برای تمرکز گرفتن آماده کنید، باید یک موضوع و شیء را به عنوان کانون توجه انتخاب کنید. همهی گام های اولیه در حقیقت آماده سازی شما برای رسیدن به این مرحله بود که بتوانید ذهنتان را برای مدت زمان قابل توجهی بر روی یک موضوع خاص متمرکز نگه دارید. ماندن در یک وضعیت ثابت و بی حرکت، دم و بازدم آرام و بی صدا و توجه به مرکز انرژی باعث قوی تر شدن تمرکز می شود اما هنوز به مدیتیشن نرسیده ایم؛ مدیتیشن حالت بعد از تمرکز است که ذهن به خلسه می رود.
یوگا استفاده از ذكر (كلمات نیروبخش) را به عنوان ابزاری قوی برای رسیدن به تمرکز توصیه می کند. تمرین آن ساده و بدین صورت است: ذکر را ذهنا تکرار کنید به طوری که با دم و بازدم شما هماهنگ باشد. در این حالت حس می کنید که با تکرار ذکر ارتعاشی از نقطه ی تمرکز شما ساطع می شود. حتی اگر بی صدا و ذهنا تکرار شده باشد و شما به خلسه رفته باشید. البته می توانید با صدای بلند نیز مانترا را تکرار کنید و به تدریج تن صدای خود را تا حد زمزمه پایین بیاورید. روش دوم تأثير قوی تری بر ذهن شما بر جای می گذارد. همیشه یک ذکر را انتخاب کنید. چون ذهن خودش را با ذکر همیشگی تطبیق میدهد. ذكر ابزار بسیار نیرومندی است که با آن می توانید بر تعارضهای ذهنی خود غلبه کنید. میل به دیدن تصاویر و شنیدن صداهای اطراف در هنگام مدیتیشن همان چیزی است که باعث قطع جریان تمرکز می شود، و هنگامی که انرژی از مسیر صحیح خارج شود تمرکز نیز قطع می شود. وقتی شما صدای خودتان را تکرار می کنید، پس به آن گوش میسپارید و مانترای خود را تصور می کنید.
هر سمبل زیبا و شادی بخش که در طبیعت وجود داشته باشد می تواند به عنوان نقطه ی تمرکز انتخاب شود. فرقی نمی کند که تخیلی یا عینی باشد. می توانید روی نور، آفتاب یا آسمان تمرکز کنید؛ همچنین می توانید تفکری مثبت مثل عشق یا همدردی با مفاهیم مرتبط با آن را البته نه فقط در وهم و خیال بلکه در صورتی که بخواهید در اعمال و رفتار شما تجلی یابند برای تمرکز انتخاب کنید.
موضوع تمرکز باید حتما تفکر یا تصویری مثبت باشد: به این صورت که یک انرژی خودجوش و تمام نشدنی در ذهن شما ایجاد کند. به گفته ی یکی از اساتید یوگا: بر هر چیز دلپذیر و خوشایندی می توانیم تمرکز کنیم و دامنهی انتخاب ما نامحدود است.
9- به ذهن تان فرصت بدهید
در ابتدا که ذهن سرگردان است و مدام پرسه میزند حساسیت به خرج ندهید. همرا با تمرکز پرانا، سرانجام ذهن نیز متمرکز می شود. تلاش و تقلا برای تمرکز گرفتن باعث می شود انرژی در کاسه ی سر قفل شود و سردرد بگیرید. ابتدا با دم و بازدم های عمیق شکمی تمدد اعصاب کنید، سپس به تدریج تمرکز ایجاد می شود.
اغلب ما از ریشه های روانشناختی عادات همیشگی خود و همچنین نیروهایی که بر ما غالب میشوند بی اطلاع هستیم. پس بهتر است صبور باشیم. اگر می خواهید یکباره به ثبات برسید بدانید که به این راحتی ها هم نیست. ابتدا باید به تدریج از لایه های متلاطم و آشفته ی عاطفی و احساسی تان رها شوید. اگر احساسات به یکباره رها شوند ممکن است خرد شوید و درنتیجه دوباره به خانه ی اول بر می گردید و احتمالا تمرین را ترک خواهید کرد. هرگونه تغییر باید آگاهانه، مثبت و هدفمند باشد.
بنابراین عجله نکنید. با اراده و ذهنی آرام، مرحله به مرحله جلو بروید. آموزش به ذهن مانند تعلیم و تربیت یک کودک است. انعطاف و اقتدار هر دو لازم است. پشتوانه ی شما صبر و بردباری شما است. با خودتان دوست باشید. از افراط و سرسختی اجتناب کنید. این را در نظر داشته باشید که آنچه شما در تلاش برای رسیدن به آن هستید به سهولت امکان پذیر نیست، پس با هر پیشروی هرچند کم و کوچک احساس موفقیت را در خود ایجاد کنید. همانطور که در کتب مقدس گفته شده: بهترین دوست خود باشید و با آن بخش از وجودتان که در تلاش و تقلا برای بهبودی است همدردی کنید“.
حتی هنگامی که با ذهن مدارا می کنید و به آن فرصت میدهید نیز ذهن را در محدوده ی آگاهی نگه دارید. مثل یک سگ قلاده دار که در هنگام راه رفتن احساس استقلال می کند اما چون سر قلاده در دست شما است نمی تواند از محدوده خارج شود. شما نیز به ذهن سرکش خود قلاده بزنید. در ابتدا به ذهن فرصت بدهید تا بعدا با شما همکاری کند.
10- ذهن را رها کنید
اگر ذهن شما مدام پرسه می زند، مثل تماشای یک فیلم فقط به مشاهدهی افکار خود بپردازید و از آنها رد شوید. و مدام ذهن را به نقطه ی تمرکز بازگردانید. بعضی وقتها که ذهن مقاومت می کند ممکن است نامید و حتی دلسرد بشوید. پس روش عدم همکاری را که سوامی شیواناندا پیشنهاد می کند انجام دهید. یعنی اگر هنگام مدیتیشن مدام در گیر احساسات و عواطف خود می شوید و نمی توانید جلو بروید، تمرین ذهنی را رها کنید و فقط هر فکری که به ذهن می آید را مشاهده کنید. بگذارید ذهن تان آن قدر پرسه بزند تا به آرامش برسد. اینکه افکار می آیند و می روند و شما به آنها جهت نمیدهید باعث می شود که آنها تقویت نشوند و از شدت و حدت آنها کاسته شود. اما برای اینکه از نظر عاطفی - احساسی به ثبات برسید باید هرطور که شده بتوانید هرچند برای زمانی نسبتا کوتاه ذهن را از پرسه زدن باز دارید. این کار برای فرد مبتدی ممکن است بسیار دشوار باشد ولی حتی تمرینات کوتاه مدت روزانه باعث پیشرفت می شود.
11- پالایش فکر
ادامهی حفظ تمرکز به مدیتیشن می انجامد. البته ممکن است پس از ماه ها و در اغلب موارد بعد از سال ها تمرین و ممارست موفق به این کار بشوید.
12- سامادهی
ماندن در مدیتیشن منجر به سامادهی می شود و این یعنی رسیدن به اگاهی. سامادهی بالاترین مرحلهی مدیتیشن و هشتمین مرحلهی راجا یوگا است. اکنون ابرمن شما پدیدار شده و دیگر از تعارضات درونی خبری نیست.
نویسنده: سوامی ویشنو دواناندا
مترجم: مرکز علمی یوگای پرتو آرامش
منبع:
فصل اول از کتاب The practice of meditation twelve step guid